پروژه طراحی و معماری موزه هنر شامل اتوکد بهمراه رندر تری دی مکس
مطلبی در خصوص طراحی موزه ها در دههای که به پایان میرسد، و همچنین در دههی پیش از آن، جنبش بیسابقهای از تکثیر موزهها شکل گرفت، متاستاز کم و بیش کنترلشدهای از یک آسیبشناسی ظاهراً مسری و سیارهای، که با عطش خاموشنشدنی مشخص میشود، و گاه نه چندان تبعیض آمیز، فرهنگ به هر قیمتی بهترین ها با بدترین ها همزیستی می کنند. محتوا و نوآوری: همه چیز کار می کند! یک چیز مسلم است: از استادان فلاندری گرفته تا دکمههای شلوار، از میراث صنعتی تا ارواح اجتماعی، از طراحی تا کشت حبوبات، همه در سالهای اخیر ساعت شکوه خود را داشتهاند. ساختوساز دیوانهوار، مسابقه پس از آن ربع ساعت شهرت اندی وارهول به هر یک از ما وعده یک روز را در مقطعی از زندگی مان داده بود، علیرغم برخی شوک های نابهنگام تاسف بار، اولین قربانی این انفجار هوای تازه، موزه قرن نوزدهم، وارث شایسته لوور انقلابی و ادعای اجرای آن بود. یک ماموریت آموزشی جهانی. موزه های امروزی نه تنها با تکامل مفهوم میراث سازگار می شوند، بلکه مسئله دسترسی به دانش را به گونه ای دیگر مطرح می کنند. از برنامه های سفر فردی، تحقیقات علمی، آزمایش تکنیک های جدید انتشار دانش، دانش و تلاش برای گشایش اجتماعی. بدیهی است که این تغییر ماهیت و این گذر به سمت امری بیسابقه در اینجا و اکنون، آثار مشهودی بر معماری موزهها دارد که باید از نظر فضاها و برنامههای سفر، تسلط بر نور، جدید، نیازهای جدید را دنبال کند (و ترجیحاً پیشبینی کند). فعالیت های آموزشی یا تجاری (دستیابی به تعادل مالی در دوره کاهش عمومی هزینه های عمومی اختصاص یافته به فعالیت های فرهنگی ضروری است). آیا این تب ساخت و ساز [موزه] (اعم از ساختمان های جدید، نوسازی یا مرمت) مترادف با معماری است؟ آیا کمیت با کیفیت و مهمتر از آن معنا همراه بوده است؟ هیچ چیز کمتر قطعی نیست. پانوراما پر از تضادها و تفاوت های ظریف است. در موارد متعدد، شجاعت و خلاقیت با متنوعترین محافظهکاریها، دستور العملهایی که استناد میکنند و نابهنگاریهای سرسختانه مخالفت کرده است. با این حال، خیلی شدید بودن فایده ای ندارد. مانند هر تولید روح، معماری فراز و نشیب های خود را دارد، اما محدودیت های آن بیشتر است با توجه به این که، بر خلاف هنرها، که مستقل هستند، به یک فرآیند سودگرای مرتبط با وجود یک کمیسیون، کم و بیش هوشمند، بستگی دارد که آن را شرط می کند و حتی بیشتر، آن را به نحوی از پیش تعیین می کند. دقیقاً این تکلیف است که به طور اساسی اصلاح شده است. برای سازههای بزرگی که توسط ایالات یا سرمایههای بزرگ ساخته میشوند، پروژههای کوچک بیشماری از ابتکارات محلی در سراسر جهان و همچنین سفارشهای روزافزون از شرکتهای بزرگ که تصویر یا سرمایه خود را در مجموعهها سرمایهگذاری میکنند، وجود دارد. این دانوینیسم فرهنگی که دایناسورهایی را که با زمان ما تطبیق چندانی ندارند، با آزمایشهای فراوان جایگزین میکند، مانند بسیاری از گونههای جدید که مورد آزمایش قرار گرفتهاند، رویکرد و مدیریت متفاوتی از پروژههای معماری و همچنین رویههای جدیدی برای تفکر و تولید موزهها و اختراع ایجاد میکند. رویکردهای جدید اجتماعی و شهری اکنون، تداخلات خاصی در این تفکر جدید فیلتر شده است.