اصول جمعآوری، طبقهبندی و نمایشگاه مدتهاست که بر شیوههای شکلگیری دانش انسان تاثیر گذاشته است. از قرن شانزدهم، کاشفان اروپایی کنجکاوی های طبیعی و «مصنوعی» را به عنوان ابزاری برای درک تنوع جهان و مردمان آن جمع آوری کردند. اشیاء نیز به عنوان غنائم ماجراجویی ها و فتوحات دوردست جمع آوری شدند. در ابتدا در کاخها نمایش داده شد و سپس در کابینههای کنجکاوی آقایان چیده شد، این کنار هم قرار دادن مواد متنوع به منظور ارائه بینشی در مورد نظم خداگونه جهان طبیعی و انسانی بود. جمع آوری توسط کنجکاوی و علاقه علمی فزاینده به طبقه بندی به پیش رانده شد. این ایده که اروپاییها حق جمعآوری و طبقهبندی جهان را دارند نیز بخشی از امپریالیسم نوپا بود که اغلب با ادعاهای قومگرایانه برتری توجیه میشد. از آغاز موزههای عمومی در قرن هجدهم تا عصر بزرگ موزهداری در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اشیاء قومنگاری و اطلاعات مرتبط با آنها در موزهها انباشته شدند، جایی که از آنها برای تثبیت اشکال دانشی که زیربنای علمی، نهادی و علمی بود استفاده میشد. اقتدار استعماری (بنت 1995). فرهنگ مادی مردمان غیرغربی اغلب به گونهای طبقهبندی و نمایش داده میشد که مردم غیرغربی را در سلسله مراتبی ساختگی که به اروپایی-آمریکاییها امتیاز میداد، کمتر توسعهیافته نشان میداد. اشیایی که برای برنامههای استعماری جمعآوری و استفاده میشدند به موزهها منتقل میشدند و در مواقعی پایه و اساس ایجاد موزههای جدید را فراهم میکردند. موزه ملی هنرهای آفریقا و اقیانوسیه با نمایشگاه استعماری پاریس در سال 1931 شروع به کار کرد که حاوی مطالبی از آفریقا و اقیانوسیه بود که برای جشن گرفتن دستاوردهای رژیم های استعماری فرانسه گرد آمده بودند. این اشیاء بعداً یکی از مجموعههای مؤسس موزه دو کوای برانلی - ژاک شیراک را تشکیل دادند